چرا؟کنار من نمونده
چرا؟دل منو سوزونده
چرا؟تو اوج بی کسیام
میره و پیشم نمیمونه
ای دلم خبر نداری
که شدی تنها دوباره
آخه کسیرو که تو می خواستی
به تو حسی نداره
دیگه فراموشش کنو
بزار بره تنهات بزاره آره
همیشه با خودم میگم
شاید این تقدیر من بوده
ای خدا عیبی نداره
غم تو دلم پا بزاره
آخه دیگه عادت شده
واسه این دل بیچاره
که همیشه تنهابمونه
همیشه از غم بخونه
همیشه از نارفیقی
همیشه از عشقی بخونه
که توی ظلمت شبهاش
نخواست پیش اون بمونه